بازرسی با مایع نافذ [جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] نوعی آزمون غیرمخرب برای آشکارسازی ناپیوستگیهای سطح در آن که با بهکارگیری مایع نفوذکننده و برداشتن مازاد آن، حفرهها و ...
واژههای مصوب فرهنگستان
بازرسی با مایع نافذ [خوردگی] نوعی آزمون غیرمخرب برای آشکارسازی ناپیوستگیهای سطح در آن که با بهکارگیری مایع نفوذکننده و برداشتن مازاد آن، حفرهها و ترکها با استفاده از ...
[ریاضیات] بازرسی انباشته به انباشته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] بازرسی نگهداری، بازرسی به منطور نگهداری
[ریاضیات] بازرسی سیار، بازرسی گشت
بازرسی پرتونگاشتی [جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] آشکارسازی یا تشخیص ناپیوستگیهای ماده و همچنین تعیین توزیع یا عمق خوردگی با استفاده از پرتوهای ایکس یا تابش هستهای ...
[ریاضیات] بازرسی کاهش یافته
[آمار] طرح نمونه گیری استوار برای بازرسی
[ریاضیات] بازرسی غربالی
[نفت] بازرسی زر دریایی
[نفت] سوراخ بازبینی مخزن
ممیز مالیاتی