ورشکستگی، افلاس، توقف بازرگان سایر معانی: وازدگی، واخوردگی، مردودیت، شکست [حسابداری] ورشکستگی [حقوق] ورشکستگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی پولی، تهیدستی
تنگ چشمی، خست، خسیسی