احشاء و امعاء، اندرونه، اخال سایر معانی: درونه، امعا و احشا، دل و روده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لفاف، هر چیزیکه با ان چیزیرا پرکنند سایر معانی: هر چیزی که با آن چیز دیگری را پر کنند (مثلا ماده ی پر کننده ی دندان یا کالباس و کاهو که با آن ساندویچ را پر می کنند)، آکندگر، پرکن، پرکنه، آکن ...
شکم، معده سایر معانی: (عامیانه) شکم، دل