[نساجی] ماسوره پود بدون حلقه های فلزی در مهره آن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طره، کلاله، جعد موی، حلقه زلف، انگشتری کوچک سایر معانی: دایره یا حلقه ی کوچک، غلحه، چنبرچه، طوقچه، پرهونچه
حلقه دار، گلاله دار، مانندحلقه یا طره زلف
توفال کوب، ماشین چکش کاری اهن گداخته
چندشکلی تکنوکلئوتیدی خاموش [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری] یک چندشکلی تکنوکلئوتیدی که در توالی رمزگذار یک ژن رخ میدهد، ولی توالی اسیدآمینه را عوض نمی& ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] تلمبه فشاری تک عمل - تلمبه فشاری یک طرفه
[عمران و معماری] چکش یک طرفه
[عمران و معماری] پمپ یک طرفه [مهندسی گاز] تلمبه یکنوبتی، تلمبه یکطرفه [نفت] تلمبه ی تک ضربه یی
[عمران و معماری] تلمبه یک طرفه [زمین شناسی] تلمبه یک طرفه
[نفت] روش بارگیری تک پایه
[ریاضیات] روش تک محدودیت مصنوعی
[نساجی] پارچه یک شانه