ابدیت، ابد، بقاء، سرمد، ازلیت، جاودانی، بی زمانی سایر معانی: جاودانگی، جاویدی، تمام نشدنی، آخرت، حیات اخروی، زندگی جاودانه، جهان آخرت، (مجازی) یک قرن، یک عصر، مدت طولانی، مرگ، مکرر، بدون سرا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بى پایانى، بیحسابى، بزرگى بى اندازه
پایان نا پذیری، تهی نشدنی سایر معانی: پایان نا پذیری، تهی نشدنی