[حسابداری] قسمتهای تجاری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] معماری استاندارد صنعت ( ایسا ) نامی که IBM به معماری گذر گاه مورد استفاده در رایانه های شخصی PCAT داده است .
خط صنعتی [حملونقل ریلی] خطی غیر از خط اصلی برای ارائۀ خدمات به کارخانهها یا مراکز اقتصادی
واژههای مصوب فرهنگستان
صنعت خدمات پذیرایی [گردشگری و جهانگردی] مجموعۀ افراد و مشاغل و شرکتهایی که خدمات پذیرایی عرضه میکنند و یک صنف محسوب میشوند ...
[شیمی] صنعت سرامیک
صنعت کامپیوتر [کامپیوتر] صنعت کامپیوتر [برق و الکترونیک] صنعت رایانه
[عمران و معماری] صنعت ساختمانی
صنعت هزینهکاهشی [اقتصاد] صنعتی در آن که با افزایش شمار کسبوکارها، هزینه سرانه تولید کاهش مییابد
پیشه استخراج منابع طبیعی، صنعت استخراجی
[کامپیوتر] انجمن صنعت اطلاعات
[حسابداری] صنعت کلیدی و اساسی [ریاضیات] صنعت کلیدی، صنعت عمده، صنعت اساسی، صنعت پایه ای، صنایع ماشین سازی، صنایع مادر
[نساجی] صنعت تریکو بافی