استقرا [روانشناسی] [روانشناسی] رسیدن به یک اصل یا نتیجهای کلی از تعدادی مشاهدۀ جزئی|||[ریاضی] فرایند اثبات حکمی برای همۀ اعداد طبیعی ازطریق اثبات آن برای عدد 1 و اثبات آن ب ...
واژههای مصوب فرهنگستان
(برق) سیم پیچ القا، توخت پیچه، بوبین القا، قرقره القا [برق و الکترونیک] پیچک القا وسیله ای برای تغییر جریان مستقیم به جریان متناوب ولتاژ - بالا . پیچک اولیه ِ آن از چند دور سیسم ضخیم و پیچک ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] تزویج القایی نوعی تزویج که در آن میدان مغناطیسی تولید شده توسط قطبهای مغناطیسی یک عضو گردنده و جریان القا شده در قسمت گردنده ی دوم بر هم کنش می کند و گشتاور را منتقل می کند ...
[برق و الکترونیک] سخت گردانی القایی فریاند سخت کردن یک آلیاژ آهنی به وسیله ی گرمایش القایی .
فرض استقرا [ریاضی] در اثبات استقرایی یک حکم برای همۀ اعداد طبیعی، فرض درست بودن حکم مفروض به ازای عدد طبیعی دلخواه n
[برق و الکترونیک] ماشین القایی
[خودرو] زمان برقراری [شیمی] دوره انگیزش [پلیمر] دوره القا
[برق و الکترونیک] پتانسیومتر القایی یک سنکرو از نوع تفکیک کننده که ولتاژ قطبیده ای تولید می کند که اندازه ی آن تناسب مستقیم با جابجایی زوایه ای نسبت به موقعیت مرجع دارد و فاز آن جهت گردش محو ...
[ریاضیات] اصل استقراء
آزمون القایی ریل [حملونقل ریلی] آزمونی برای شناسایی شیارها و شکافهای درونی ریل با ایجاد میدان الکتریکی و ثبت و اندازهگیری تغییرات شدت میدان الکتریکی ...
[ریاضیات] انقلاب صنعتی
[ریاضیات] اتحادیه ی صنعتی، سازمان صنعتی