بازۀ درآمد [اقتصاد] گروه یا دستهای از افراد که درآمد آنها در بازۀ مشخصی قرار میگیرد
واژههای مصوب فرهنگستان
[آمار] مدلهای توزیع درآمد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اثر درآمدی [اقتصاد] تغییر در تقاضا ناشی از تغییر درآمد که خود حاصل تغییر در قیمت است
کشش درآمدی تقاضا [اقتصاد] نسبت درصد تغییرات مقدار تقاضا به درصد تغییرات درآمد، با فرض ثابت بودن دیگر عوامل
[آمار] معیار نابرابری درآمد
[حسابداری] سود گزارش شده به سهامداران
(حسابداری - بازرگانی) صورت درآمد، صورت سود و زیان، حساب بهره برداری [حسابداری] صورت حساب سود وزیان [صنعت] صورتحساب درآمد [ریاضیات] صورتحساب سود و زیان
[حسابداری] اظهارنامه مالیاتی
[حسابداری] ذخیره مالیات یا مالیات بردرآمد پرداختنی
[حسابداری] سود حسابداری
[حسابداری] سود مشمول مالیات
[حسابداری] صورت حساب سود وزیان فشرده