صریحا سایر معانی: آشکارا، بی پرده، رک و راست، مخصوص، محض خاطر، فورا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو یا چند گونۀ خویشاوند که ازلحاظ ریختشناسی غیرمتمایز و ازلحاظ تولید مثل مجزا هستند [زیستشناسی]
واژههای مصوب فرهنگستان