(از ریشه ی ترکی) بگم، (در پاکستان) بانوی محترم، اسم مفعول فعل: begin، اغازکرده، شروع کرده، دست گرفته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تغییر جاری [زبانشناسی] تغییری که در زبان یک جامعه زبانی مفروض در جریان است
واژههای مصوب فرهنگستان
اتاقی در مهمانخانه که خدمتکار در حال نظافت آن است |||متـ . درحالنظافت [گردشگری و جهانگردی]