تجرد، امتناع از ازدواج، بی شوهری، بی زنی سایر معانی: عزبی، عزوبت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوچی، بیهودگی، بی اثری، بی کفایتی سایر معانی: بی تاءثیری، موثر نبودن، بی هنایشی، inefficacity بی کفایتی