[برق و الکترونیک] تحلیل کننده امپدانس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] مبدل امپدانس
[برق و الکترونیک] تزویج امپدانس تزویج دو مدار سیگنال به کمک یک امپدانس که معمولاً چوک است . در تقویت کننده های شنیداری که به بهره ی بالا و باند گذر محدود نیاز است،از این نوع تزویج استفاده می ...
اُفت رهبندانه [مهندسی برق] اُفت ولتاژی که در نتیجۀ رهبندی روی میدهد
واژههای مصوب فرهنگستان
[برق و الکترونیک] پسخورد امپدانسی استفاده از شبکه ی امپدانسی غیر فعال برای پسخورد از خروجی یک تقویت کننده ی عملیاتی به نقطه ی اتصال ورودی .
وارونگر رهبندی [مهندسی برق] مداری که رهبندی ورودی آن در هنگام اتصال به بار با وارون رهبندی آن متناظر باشد
[برق و الکترونیک] معکوس کننده امپدانس
مغناطیسسنج رهبندی [مهندسی برق] ابزاری برای محاسبۀ تغییرات میدان مغناطیسی بر مبنای سنجش میزان تغییر در رهبندی
[برق و الکترونیک] تطبیق امپدانسی وضعیتی که در آن امپدانس بار با امپدانس داخلی منبع یا امپدانس مشخصه ی یک خط انتقال برابر است .در این حالت بیشترین انرژی از منبع به بار و با کمترین بازتاب و اع ...
[برق و الکترونیک] ماتریس امپدانس
[معدن] امپدانس ماده منفجره (آتشباری)
[برق و الکترونیک] تبدیل امپدانس