پیکر، تصویر، تمثال، شمایل، تندیس سایر معانی: (کلیسای ارتدکس) تصویر عیسی یا مریم یا مقدسان دیگر (که مورد نیایش قرار می گرفت)، فرتور، نخش، نگاره، تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی [کامپیو ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] رابط تصویری
[ریاضیات] مدل شمایل
پیشوند: شمایل، فرتور، تصویر، تندیس [iconolatry] (پیش از واکه: icon-)
شمایل شکنی، بت شکنی سایر معانی: بت شکنی، شمایل شکنی، شمایل شکنی، بت شکنی
شمایلنگار [هنرهای تجسمی] کسی که شمایلنگاری میکند
واژههای مصوب فرهنگستان
شمایلنگاشتی [هنرهای تجسمی] ویژگی آنچه مربوط به شمایلنگاری است
شمایل پرست
(پرستش شمایل ها یا اشیا و گورهای مذهبی و غیره) شمایل پرستی، فرتور پرستی، شمایل پرستی، نگار پرستی
جنگ با شمایل پرستی
[سینما] شمایل نگار
[برق و الکترونیک] پیل سیلسیمی بی شکل پیل فوتو ولتایی ساخته شده از سیلسیم بی شکل به همراه اتم های هیدروژن که با ساختار اتمی نامنظم به روی بستر نشانده شده است .