بی تردید، خالی از اشتباه و سوء تفاهم سایر معانی: غیر قابل اشتباه، غیر قابل تردید، حتمی، بی چون و چرا، اشتباه نشدنی، محرز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناخوش آیند، ناخواسته سایر معانی: ناخوش ایند
در، سوپاپ، سر پوش، دریچه، شیر، لامپ، بشکل دریچه یا سوپاپ سایر معانی: (در اصل) هر یک از دو لنگه های در یا پنجره، لنگه ی در، (گیاه شناسی - جانورشناسی) کفه، لته، (کالبدشناسی - به ویژه قلب) دریچ ...
مسیل سایر معانی: بستر رود، مسیر آب، مجرای آب، آبگذر، ابرو، نهر [عمران و معماری] آبراهه - جوبچه - آبرو [زمین شناسی] کانال آب،آبراه - الف) یک کانال طبیعی به خوبی مشخص که بطور کامل یا بخشی توسط ...
پود [مهندسی بسپار - الیاف] نخی کـه درجهت عـرض پارچههای تاری ـ پودی قرار میگیرد
واژههای مصوب فرهنگستان
یکی از عیوب ریختگی بهصورت جدا شدن کامل یا ناقص دو قسمت قطعه از یکدیگر همراه با ایجاد گوشههای گرد در سطوح عمودی آنها [مهندسی مواد و متالورژی] ...
پایان دادن به کار سامانۀ عامل به قصد خاموش کردن رایانه [رایانه و فنّاوری اطلاعات]
مسافری که با قطار خطی سفر میکند [حملونقل ریلی]
مسیری که قطار خطی بر روی آن حرکت میکند [حملونقل ریلی]
وسیلۀ چترمانندی که از آن برای فرود انسان یا پایین فرستادن بار استفاده شود|||متـ . چتر نجات [حملونقل هوایی]