زمزمه کننده، فرفر کننده، وزوزو، وزوزکننده، سخت، جدی، کاری، سنگین، تند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طعمه ریزى( ماهیگیرى) ورزش : طعمه ریزى
صدای نجوا، پچ پچ، susurrous نجوایی، شبیه نجوا
عمل نجوا کردن، پچ پچ، زمزمه، نجوا کننده، زمزمه کننده (whispery هم می گویند)، زمزمه نجوا کننده [ریاضیات] نجوا