ترشرو، عصبانی سایر معانی: زودرنج، حساس، huffish ترشرو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترشرو، بی تربیت، چاق و چله، کوتوله و چاق سایر معانی: (محلی) خپله، چاق و گرد، کوتوله وچاق مثل خوک، عبوس
بد خلق، چموش، بد اخم سایر معانی: کج خلق، دعوایی، زود خشم، تندخو، گهگیر، ناتو، بد قلق
ترشرو، بد اخلاق، بد خلق، عبوس، اخمو سایر معانی: دمدمی، متلون، ویری، (خلق و خو) متغیر، دگرواره، زودخشم، زود انگیخته، گرفته، بی دل و دماغ، بی حوصله