کلیسا، کلیسایی، روحانی، در کلیسا مراسم مذهبی بجا اوردن سایر معانی: کنشت، هر یک از فرقه های مسیحی، رهبران هر فرقه ی مسیحی، سازمان مذهبی، مذهب، وابسته به کلیسا و دین، مراسم مذهبی (که در کلیسا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کنیسه، پرستشگاه یهود سایر معانی: کنشت