بامبول سایر معانی: شیطنت، مسخره بازی، بازیگوشی، کاسه زیر نیم کاسه، حقه بازی، دوز و کلک، کچلک بازی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خود سری سایر معانی: شیطنت بدذاتی، شرارت، نافرمانی، فضولی
(خودمانی) خشونت کردن، با خشونت (نسبت به کسی) رفتار کردن، دست به یقه شدن، درشتی کردن، (به ویژه در جای سرپوشیده) بازی یا کتک کاری و غیره ی پرقیل و قال، بازی های خرکی و پر سر و صدا بین ساکنان ی ...