نجیب زاده، سوار دلاور سایر معانی: اسوار، تهمتن، بهادر، سلحشور، جوانمرد، (در فرانسه ی قدیم) شوالیه، عضو پایین ترین رتبه ی اشراف
دیکشنری انگلیسی به فارسی