خوشفکری سایر معانی: تندرستی، صحت، درستی [عمران و معماری] سلامت - سلامتی - خلوص
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ملاحظه، نزاکت، کاردانی، سلیقه، درایت سایر معانی: مردم داری (مهارت در انجام کار یا گفتن سخن بموقع و بجا)، موقع شناسی، کیاست، فراست، تدبیر، ظرافت طبع، حساسیت (در امور هنری)، (در اصل) حس لامسه، ...