پزشکی، طبابت، دکتری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] همسایگی مقدماتی
پری صفتی، طبیعت پریان، جادویی، گروه پریان
پدری
[زمین شناسی] دودکش بخار این دودکش نوعی سیستم تهویه برای کنترل است. یک محفظه اطاقک مانندی است که دارای یک شیشه اطمینان در جلو آن است. از این دودکش برای گازهای خطرناک و گرد و غبار و بخارهای مح ...
[آمار] برآورد ماکسیمم درستنمایی تعمیم یافته
دختری سایر معانی: دختر بودن، دوران دختری، دختران
الوهیت سایر معانی: خدایی
جسارت، خود سری، بی باکی سایر معانی: دلیری، بی پروایی، سرسختی، نیرومندی
به احتمال زیاد
بانوئى، بانومنشى
بره خوبی