[ریاضیات] نظریه ی مانستگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] نظریه ی همانستگی
[ریاضیات] گروه همانستگی
[ریاضیات] رده های همانستگی
قیاس، توافق، شباهت، مقایسه، همانندی، تناسب، قرینه، تساوی سایر معانی: (بین دو چیز که فقط از برخی جنبه ها شبیه یا قابل قیاس اند) شباهت نسبی، فراسنجی، همسانی، تشبیه، همسنجی، قیاس تشبیهی، (زیست ...
شباهت، تساوی، یکسانی، برابری، مساوات سایر معانی: هم پایگی، هم چندی، هم سنگی، هم ارزی، هم زینگی، همانندی، تشابه [کامپیوتر] برابری . [برق و الکترونیک] برابری، تعادل [ریاضیات] تساوی، مساوات، بر ...
نوعی شباهت حاصل از نیای مشترک [علوم گیاهی]
واژههای مصوب فرهنگستان