[عمران و معماری] رس همگن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] دیفرانسیل همگن
[عمران و معماری] سد خاکی همگن [زمین شناسی] سد خاکی همگن
[ریاضیات] معادلات همگن
[حسابداری] رویدادهای همگن
[برق و الکترونیک] میدان همگن
انجماد همگن [علوم جَوّ] انجماد آب بدون هستۀ انجماد
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] خاصیت همگنی
[برق و الکترونیک] تشعشع همگن - تابش هنگن تابشی که دارای باند بسامدی بسیار باریک است سا باریکه ای از ذرات همنوع با انرژی یکنواخت به گونه ای که تمام عناصر تابش یکسان باشند.
همجنسى [عمران و معماری] همگنی - همگونی
[ریاضیات] معادله ی تفاضلی ناهمگن
[ریاضیات] معادله ی همگن خطی