فرشته، فرشتگان، سروش، فروهر سایر معانی: ملک، امشاسپند، منبع الهام، روح راهنما و یاری دهنده، آدم خوب و زیبا، آدم مهربان و خوب، نمای انسانی در لباس سفید با دو بال سفید و طوقی از نور به دور سر، ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرشته، ادم پرهیز کار، مقدس، مقدس شمردن سایر معانی: آدم مقدس، اشو، ولی، آدم سازگار، آدم خوب و شکیبا، (به ویژه کلیسای کاتولیک) سنت، شخصی که رسما از سوی کلیسا ((مقدس)) شناخته شده است (این عنوان ...