[ریاضیات] شرط هولدر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حقوق] دارنده براتی که کالای موضوع آن تحویل شده باشد
[حسابداری] دارنده اوراق و اسناد تجاری [حقوق] دارنده براتی که آن را با حسن نیت پذیرفته، بدون آن که از نکول یا منقضی شدن موعد آن آگاه باشد
[حقوق] دارنده براتی که آن را با حسن نیت پذیرفته، بدون انکه از نکول یا منقضی شدن موعد آن آگاه باشد
[ریاضیات] نابرابری هلدر
[نساجی] بوبین گیر کروی - شکل قفسه ( در رینگ )
شاهد، بیننده
[نساجی] فنر ماکو - دوک گیره ای بوبین نخ
[حسابداری] رویکرد فراگیرتر ذینفعان
[برق و الکترونیک] نگه دارنده جاروبک
چوب سیگار
[نساجی] گیره بوبین