[پلیمر] گسستگی کاتدی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الکترونهشت کاتدی [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] نوعی روش پوشش‌دهی که در آن قطعه به‌صورت کاتد در محلول قرار می‌گیرد
واژه‌های مصوب فرهنگستان
بازدارندۀ کاتدی [خوردگی] نوعی بازدارندۀ خوردگی که در آن ماده یا ترکیبی از مواد شیمیایی با سازوکارهای مختلف فیزیکی یا شیمیایی یا فیزیکی‌شیمیایی سبب جلوگیری یا کند شدن آهنگ واکنش‌های ...
[شیمی] قطعه شوی کاتدی، زنگ زدایی کاتدی [نساجی] رنگ زدایی کاتدی
قطبش کاتدی [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] تغییر پتانسیل الکترود و تبدیل آن به پتانسیل‌های فعال‌تر یا منفی‌تر براثر عبور جریان ...
[نفت] حفاظت کاتدی
واکنش کاتدی [شیمی] نوعی واکنش کاهشی که در آن الکترون از سطح الکترود به برق‌کاف منتقل می‌شود
کندوپاش کاتدی [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] نوعی پوشانش که در آن سطح فلز مقاوم‌به‌خوردگی که کاتد واقع شده است، با یون‌های گازی خنثی با بار مثبت بمباران می‌شود ...
[زمین شناسی] روش القایی حلقه مرکزی یک روش الکترومغناطیس القایی که در آن حلقه های فرستنده و گیرنده هم مرکز هستند.
[ریاضیات] روش مجموع یابی چزارو
روش پایانش زنجیری [زیست‌شناسی - ژن‌شناسی و زیست‌فنّاوری] ← توالی‌یابی سَنگر
[حسابداری] تغییر در اصول و روشهای حسابداری