مخلوط، چیز درهم و برهم، خوراک همه چیز درهم، اش شله قلمکار سایر معانی: (آشپزی) آبگوشت یا آش شله قلمکار (بیشتر می گویند : hotchpotch)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[آمار] آزمون علامت دومتغیّره هاجز
[زمین شناسی] هودوکرون مترادفی نامتداول برای منحنی لرزه شناسی travel time
تحلیل شتابنگاشتی [علوم جَوّ] روش تحلیل گمانهزنی باد یک ایستگاه
واژههای مصوب فرهنگستان
علوم مهندسى : راه سنج
[زمین شناسی] هدروشیت - فرمول شیمیایی :Cu8Bi12S22 - درصد مواد: Cu=13.66% Bi=18.95% S=18.95% - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی:سولفور - رخ:ندارد - جلا: فلزی - شفافیت: کدر(اپاک) - نوع سختی:ت ...
[عمران و معماری] روش حجم مطلق
روش واپایش دسترسی [رایانه و فنّاوری اطلاعات] مجموعهقواعدی که مبنای اعطای دسترسی افزارهها را به عناصر فیزیکی مشترک مانند مدار یا تجهیزات معین میکند ...
روش واپایش دسترسی [مهندسی مخابرات] مجموعهقواعدی که مبنای اعطای دسترسی افزارهها را به عناصر فیزیکی مشترک مانند مدار یا تجهیزات معین میکند ...
[حسابداری] روش حسابداری
[ریاضیات] روش آدمز بشفرت
[سینما] روش ترکیبی