روانشناسى : لمس هراسى
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیزارى ازافتاب
h(a)ematophobiaروانشناسى : خون هراسىروانشناسى : خون هراسى
روانشناسى : خون هراسى
همجنسگراهراسی [روانشناسی] ترس از وجود تمایل به همجنس در خود یا دیگران
واژههای مصوب فرهنگستان
همجنسگراهراسی [مطالعات زنان] ترس از وجود تمایل به همجنس در خود یا دیگران
آبگریز [شیمی] مادهای که میل به جذب آب ندارد
اب گریزی، مرضترس از اب سایر معانی: (روان شناسی) آب هراسی، آب گریزی، طب مرترس از اب [بهداشت] آبترسی
[نساجی] پیوندغیر آب دوست - پیوند آب گریز
[عمران و معماری] سیمان پرتلند هیدروفوبیک
[خاک شناسی] خاکهای آب گریز
روانشناسى : گفتن هراسى