[کامپیوتر] پوشه ی تاریخچه پوشه ای که شامل فهرستی از مکانهای مرور شده در اینترنت است .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تاریخی [هنرهای نمایشی] نمایشی که موضوع آن وقایع گذشته است|||متـ . نمایش وقایع تاریخی chronicle play
واژههای مصوب فرهنگستان
دگرتاریخ [باستانشناسی] تاریخی که احتمال وقوع آن وجود داشته، اما به هر دلیل به وقوع نپیوسته است |||متـ . تاریخ بدیل alternative history ...
تاریخ بدیل [باستانشناسی] ← دگرتاریخ
پیشینه مورد [روانشناسی] گزارش اطلاعات مربوط به شرایط روانشناختی یا پزشکی یک فرد معین که در تشخیص و درمان کاربرد دارد
[کامپیوتر] تاریخچه ی کامپیوتر - تاریخ وسایل محاسباتی مکانیکی به قرنهای قبل باز می گردد . چرتکه که به وسیله حرکت مهره ها بر روی میله ها، اطلاعات را ذخیره می کرد، بتدایی ترین وسیله محاسباتی بو ...
علم تاریخ زمین [زمینشناسی] علم شناخت تاریخ زمین و ساکنان آن در طول زمانِ زمینشناختی|||متـ . تاریخ زمین
[حقوق] تاریخچه تدوین و تصویب (قانون)
کار مهم کردن، کار قابل ذکر در تاریخ انجام دادن
تاری معاصر
تاریخ شفاهی، تاریخ گفتاری، تاریخ دهان به دهان گشته
ماقبل تاریخ، پیش تاریخ، تاریخ قبلی سایر معانی: تاری قبلی، سابقه