احمق، دهاتی جاهل، نفهم سایر معانی: دهاتی، جوزعلی، نقل علی، دهاتی وار، دهاتی مانند، زمخت، نافرهیخته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(امریکا - عامیانه) ابزار، وسیله، آچار، دستگاه، (لوله کشی) ابزار لوله خم کن، (عامیانه) جوش صورت، کورک، لوله خم کن، یکجوراتصالی برق
جیمز باتلر هیکاک (کلانتر کوچ نشین گاه های غرب امریکا و ملقب به: wild bill hickok)
[عمران و معماری] چوب گردوی امریکایی
تقاضای هیکسی [اقتصاد] ← تقاضای جبرانشده
واژههای مصوب فرهنگستان
دارکوب سبز
کمی ضخیم
[نساجی] غلظت دهنده آلجیناتی (در چاپ رنگهای راکتیو به کار می رود)
[زمین شناسی] ضخامت ظاهری ضخامت (زمین شناسی) یک واحد چینه شناسی و یا هر توده ستونی یا سطحی دیگر، که در زوایای قائده نسبت به سطح زمین اندازه گیری می شود.
ضخامت پوست [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] پهنای پوست درخت در محل قطرِ برابرِ سینه
[زمین شناسی] بوته ،بوته زار ،شاخ وبرگ
(جانور شناسی) چرخ ریسک امریکایی (جنس parus)