سکانی [حملونقل دریایی] فردی که مسئول حرکت دادن دستهسکان یا فرمان سکان است
واژههای مصوب فرهنگستان
هوانوردی سایر معانی: ناوبری، هدایت (کشتی یا هواپیما و غیره)، رفت و آمد کشتی ها، علم تعیین مسیر (برای کشتی و هواپیما و غیره)، رهیابی، کشتی رانی، دریا نوردی، بحر پیمایی، فن کشتی رانی با علم ری ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دریا نورد، کشتیران، هدایتگر سایر معانی: ناوبر، افسر راه، رهیاب، کاشف [کامپیوتر] مرور گر وب که netscape آن را ارائه کرده و غالباً به netscape معروف است .
دستگاهی که بهطور خودکار سکانافزار را واپایش میکند تا مسیر ازپیشتعیینشدۀ شناور حفظ شود [حملونقل دریایی]
فن و مهارت هدایت کشتی [حملونقل دریایی]