کاملا بهتر (یا بلندتر یا والاتر و غیره)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] بازوی شاخک .
[سینما] مدیر فیلمبرداری
تصویربردار اول [سینما و تلویزیون] در تلویزیون، تصویربرداری که عملا پشت دوربین فیلمبرداری قرار میگیرد
واژههای مصوب فرهنگستان
زکام، نزله، سرماخوردگی معمولی سایر معانی: سرماخوردگی (به ویژه اگر اثر آن بیشتر در سر و بینی و گلو باشد)، طب سرماخوردگی معمولی
[عمران و معماری] تهنشست فوقانی
(خودمانی) روان پزشک
[سینما] گوشی
[زمین شناسی] دکل سر چاه ساختاری که در بالای چاهی که قرقره طناب بالابر و اغلب خود بالابر و اغلب خود بالابر، قرار می گیرد [معدن] دکل چاه (ترابری) [زمین شناسی] دکل سر چاه یک مجموعه ساختمانی بلن ...
ریل بیتاج [حملونقل ریلی] ریل پایهتختی که تاج آن دارای شیب ملایم روبهداخل، به سمت جان ریل است
[سینما] سر برقکار - نورپرداز
سرکوبش روانشناسى : کوبیدن سر