اطلاعیه [روابطعمومی و تبلیغات بازرگانی] مطلبی حاوی اطلاعات موردنظر یک سازمان که روابطعمومی آن برای اطلاعرسانی به رسانهها یا قرار دادن در اختیار مخاطبان تهیه و تدوین م ...
واژههای مصوب فرهنگستان
هم دست، کمک، یاری، یاور، حمایت، مساعدت، مدد کار، معونت، کمک کردن، یاری کردن، مساعدت کردن، حمایت کردن، پشتیبانی کردن سایر معانی: همدستی، همیاری، معاضدت، ور دست، معاون، دستیار، پیشکار، وسیله ی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رساله، کتابچه، جزوه، دفترچه، کتاب کوچک سایر معانی: دفترچه، کتابچه [نساجی] جزوه
سهم، اعانه، همکاری و کمک، هم بخشی سایر معانی: اهدا، دادن، اعطا، بخشش، معاضدت، کمک، پیشیاره، هر چیز اهدا شده (مثل پول برای خیرات یا مقاله برای مجله و غیره)، مالیات (یا عوارض) ویژه [ریاضیات] ه ...
مستقل، مجاز، روا، اختیاری، عاری، ازاد، رایگان، مجانی، رها، مختار، مبرا، غیر مقید، سرخود، میدانی، حق انتخاب، حق رای دادن، ازادی بخشیدن، فروهشتن، خالی کردن، ازاد کردن، ترخیص کردن، بطور مجانی س ...
عطا، عطیه، ژنی، هدیه، کادو، پیشکش، ره اورد، استعداد، بخشش، نعمت، موهبت، هدیه دادن، بخشیدن، پیشکش کردن، دارای استعداد کردن سایر معانی: سوغات، ارمغان چشم روشنی، ره آورد، چشم روشنی، رونما، گلون ...
حقوق بگیر، امتیاز، اهداء، عطا، کمک هزینه تحصیلی، اجازه واگذاری رسمی، بخشش، عطاء کردن، مسلم گرفتن، اعطا کردن، بخشیدن، تصدیق کردن، دادن سایر معانی: اهدا کردن، عطاکردن، بخشیدن به، برآوردن، واگذ ...
یک یا چند برگ کاغذ حاوی اطلاعات کلی دربارۀ یک موضوع که برای دنبال کردن مطلب در کلاس یا سخنرانی و امثال آن در میان حاضران پخش میکنند [عمومی]