بازاریابی چریکی [بازاریابی] نوعی روش بازاریابی غیرمتداول و غیرمتعارف برای دستیابی به بیشترین نتایج با کمترین منابع
واژههای مصوب فرهنگستان
نیمسوز، اتش پاره، ادم فتنه انگیز سایر معانی: چوب آتش گرفته، ترکه ی مشتعل (که با آن آتش می افروزند)، اخگر، نیمسوز، اتش پاره، مج، ادم فتنه انگیز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپاهی، جنگ کننده، سرباز، نفر، نظامی، سربازی کردن سایر معانی: لشگری، هوادار پر و پا قرص (شخص یا هدف بخصوص)، مبارز، از زیر کار در رفتن، رفع تکلیف کردن، (خاندان های مافیا) تبهکار خرده پا، عضو د ...
(ارتش آمریکا) نیروهای ویژه (عنوان کامل: u.s. army special forces)
تئاتر شهری (که معمولا رایگان در پارک ها و غیره ارائه می شود)