توده، جمع کل، قراص، درشت بافت، شرم اور، بزرگ، زشت، درشت، انبوه، وحشی، بی تربیت، ستبر، زمخت، زمخت کردن، جمع کردن، بزرگ کردن، کلفت کردن، بصورت سود ناویژه بدست اوردن سایر معانی: (به خاطر بدی) چ ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] خسارت مشترک، خسارت همگانی، زیان همگانی
وزن ترکیبی کل [حملونقل درونشهری - جادهای] 1. حداکثر وزن خودرو پس از بارگیری کامل که سازنده خودرو آن را تعیین میکند 2. حداکثر مجموع وزن خودرو کشنده و مجموع بارهای محور ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] تولید ناخالص داخلی
[علوم دامی] انرژی خام ؛ انرژی ناخالص ناشی از سوختن یک مادّه ی خوراکی .
[عمران و معماری] فشار ناخالص وارد بر پی [زمین شناسی] فشار نا خالص وارد بر پی
[زمین شناسی] خاکهای سنگین.2- خاکهای مارنی ورسی
[زمین شناسی] فرازه ناخالص تفاوت میان تراز سرآب و تراز پایاب در نیروگاه را فرازه نا خالص گویند .در مورد نیروگاه ها و یا طرح هایی نیروگاهی با تونل و یا کانال انحراف،اختلاف میان تراز سرآب در آب ...
[حسابداری] سود ناخالص [ریاضیات] درآمد ناویژه، درآمد کل، درآمد غیر خالص
[حسابداری] درصد سود ناخالص
تولید ناخالص ملی [اقتصاد] کل ارزش بازاری کالاها و خدمات نهایی تولیدشده توسط شهروندان یک کشور در یک بازۀ زمانی معین، معمولا یک سال
[ریاضیات] محصول ناخالص