(صدای انسان) خشن و زمخت (مثل صدای به هم ساییدن ریگ)، شنی، ریگدار، سنگریزه دار، پرریگ، ریک دار، ریگ مانند [خاک شناسی] ریگی - ریگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نفت] لایه شنی
[خاک شناسی] ریگی درشت
پودری، پودر مانند، گرد مانند سایر معانی: گردسان
گوشخراش، اعصاب خردکن، آزارآور، دارای صدای گوش خراش