وظیفه خور، مستمری بگیر سایر معانی: دریافت کننده ی حقوق بازنشستگی، رجوع شود به: retainer، بازنشسته، وظیفه خوار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پذیرنده، گیرنده، خریدار مال دزدی، دریافت کننده، دستگاه گیرنده، متصدی دریافت سایر معانی: دریافتگر، ستانا، (ورزش) دریافت کننده ی توپ، پاس گیر، (رادیو و غیره) گیرنده، خزانه دار، صندوقدار، خریدا ...