گرامافون، دستگاه حبس صدا، نوعی دستگاه ضبط صوت قدیمی سایر معانی: (بیشتر در انگلیس) گرامافون (در آمریکا بیشتر phonograph می گویند) [برق و الکترونیک] گرامافون
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستگاه ضبط صوت، گرامافون، گرام، صدا نگار سایر معانی: آوانگاشت، phonographic صدا نگار [برق و الکترونیک] گرامافون ابزرای که ارتعاشهای سیار صوتی روی صفغحه را به امواج صدا تبدیل می کند. در گرافم ...
گرامافون [برق و الکترونیک] پخش صفحه نگهدارنده ی گردان موتوری که با استفاده از یک پیکاپ گرامفون سیگنالهای AF را از صفحه گرامافون به دست می آورد . این سیگنالها باید برای تقویت بیشتر، پیش از با ...