لاغر، کوچک، باریک سایر معانی: باریک اندام، دارای اندامی کشیده و زیبا، (به طور خوشایندی) باریک اندام
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باریک سایر معانی: نازک و بلند، باریک اندام، قلمی، مقدار کم یا ناچیز، اندک، قلیل، ضعیف، سست، بی پایه، لندوک، بلند وباریک، ظریف [عمران و معماری] باریک - لاغر - نازک و بلند [زمین شناسی] باریک ...