کار به خاطر عشق و علاقه (نه به خاطر پول)، کار عشقی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اقدام دیپلماتی دوستانۀ طرف ثالث برای فراهم آوردن زمینۀ تفاهم و حل اختلاف میان گروههای سیاسی یا کشورها [علوم سیاسی و روابط بینالملل]
واژههای مصوب فرهنگستان