محتاط، با کمرویی سایر معانی: محتاطانه، با دقت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محیل، حیله گر، مکار، خودخواه و مزور، نیرنگ باز [کامپیوتر] دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین . [برق و الکترونیک] محاسبه
ملایم سایر معانی: به طور خفیف، به طور مختصر، کم، کمی، با ملایمت، به طور آرام، با متانت، بنرمی، بطور ملایم، بملایمت