پیوندی که در آن برای پوششدهی یک ضایعه، پیوندینۀ استخوانی بر روی سطحی غیراستخوانی حرکت داده میشود [پیوند]
واژههای مصوب فرهنگستان
هرنوع منسوجی که در زمان انبارش یا در حین حمل محصول، برای محافظت، بر روی آن میکشند [مهندسی بسپار - مجموعه بستهبندی]
شخصی که مسئول پیاده کردن طرحهای نوری سربرقکار و استقرار چراغها یا ساختن واحدهای نوری یا تهیۀ وسایل نوری مورد نیاز سرصحنه است [سینما و تلویزیون] ...
حرکت گردش به چپی که با نمایش چراغ پیکاندار سبز انجام میشود و شروع آن بلافاصله پس از انجام حرکت مستقیم جهت مقابل است [درونشهری]
چینی که جهت شیب محور آن در منطقهای قابلمشاهده معکوس شود [زمینشناسی]
اقدامی که در آن عضو تناسلی جنس مذکر وارد عضو تناسلی جنس مؤنث میشود |||متـ . کامش مهبلی [علوم سلامت]
حالتی که در آن پنجۀ لنگر از بستر دریا کنده شده است و کشتی آن را به دنبال خود میکشد [حملونقل دریایی]
کشید لنگری که بهعمد برای کم کردن از سرعت شناور یا تغییر جهت آن صورت میگیرد [حملونقل دریایی]
لبۀ خارجی پا که از پاشنه تا انگشت کوچک امتداد دارد [علوم تشریحی]
تنش ناشی از محصولات خوردگی جمعشده در تنگناها و نوک ترکها [خوردگی]
سردهای دوپایه و درختی که بومی چین است و نوعی فسیل زنده محسوب میشود [زیستشناسی - علوم گیاهی]
سامانهای الکتریکی که با گرم کردن شیشۀ عقب باعث یخزدایی و بخارزدایی از روی سطح آن میشود [قطعات و اجزای خودرو]