لرزهیاب [ژئوفیزیک] وسیلهای برای دریافت موجهای لرزهای در خشکی و زمینهای باتلاقی که بیشتر در اکتشاف لرزهای به کار میرود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
(دستگاه الکترونیکی حساسی که ارتعاشات منتقله از طریق لایه های سنگ یا یخ و سایر جامدات را ضبط می کند) زمین آوانگار، ژئوفون [عمران و معماری] ژئوفون [برق و الکترونیک] ژئوفون ترادیسنده ی مورد است ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[معدن] لرزه سنج ظرفیتی (ژئوفیزیک)
لرزهیاب افقی [ژئوفیزیک] نوعی لرزهیاب که بخش نوسانکنندۀ آن فقط در راستای افقی جابهجا شود
لرزهیاب قائم [ژئوفیزیک] نوعی لرزهیاب که بخش نوسانکنندۀ آن تنها در راستای قائم جابهجا شود
وسیلهای برای دریافت موجهای لرزهای در خشکی و زمینهای باتلاقی که بیشتر در اکتشاف لرزهای به کار میرود [ژئوفیزیک]
نوعی لرزهیاب که بخش نوسانکنندۀ آن فقط در راستای افقی جابهجا شود [ژئوفیزیک]
لرزهیاب مستقر در نزدیکی دهانۀ چال انفجار [ژئوفیزیک]