[مهندسی گاز] مفصل دنده ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[مهندسی گاز] مکانیزم دنده
[خودرو] روغن دنده های روباز و سیم بکسل
بر سرعت افزودن، دنده ی بالاتر به کار بردن، بر میزان تولید افزون
محور ورودی جعبهدنده [قطعات و اجزای خودرو] محوری که توان موتور را از کلاچ به جعبهدنده منتقل میکند
واژههای مصوب فرهنگستان
محور خروجی جعبهدنده [قطعات و اجزای خودرو] محوری که توان را از جعبهدنده بهطور مستقیم یا از طریق میلکاردان (drive shaft) به دیفرانسیل (differential) منتقل میکند ...
[حسابداری] نسبت های اهرمی
دنده عوض کن، اهرم دنده، میله دنده سایر معانی: (اتومبیل) دسته یا میله ی دنده عوض کن، میله ی دنده، دستگیره ی دنده، محور دنده، دنده عو کن
[آمار] آزمون گی ئری
لنگرافزار [حملونقل دریایی] تمامی وسایل مربوط به لنگر از قبیل زنجیر و دوّار لنگر و دالان زنجیر و جرثقیل لنگر
[خودرو] جعبه دنده خودکار
پروانۀ دستی [حملونقل دریایی] نوعی پروانه که با دست به چرخش در میآید