ریسۀ صفر [رمزشناسی] صفرهای متوالی در یک دنبالۀ دودویی که بیت پیش و پس از آن یک باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
وقفه، شق، دهنه، رخنه، شکاف، درز، جای باز، اختلاف زیاد، شکافدار کردن سایر معانی: (از نظر زمان یا بعد) وقفه، انقطاع، جای خالی، از قلم افتادگی، فاصله، فرق فاحش، تفاوت، کمیابی، (در نرده یا دیوار ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] فاصله پذیری [زمین شناسی] فاصله پذیری
[صنعت] تجزیه و تحلیل فاصله - به منظور بررسی و تحلیل فاصله بین پیش بینی و واقعیت
گروه گسست دیفی ـ هلمن [رمزشناسی] گروه G هرگاه که مسئلۀ تصمیم دیفی ـ هلمن روی آن در زمان چندجملهای حلپذیر باشد، اما احتمال وجود یک الگوریتم/ خوارزمی احتمـالاتی بـرای حـل مسئ ...
رقم شکاف پر کن
مدت انتظار واشد [حملونقل درونشهری - جادهای] مدتزمان وقوع یک واشد در یک مسیر|||متـ . انتظار واشد
[برق و الکترونیک] میدان شکاف
[برق و الکترونیک] شار شکاف
[عمران و معماری] سنگدانه با دانه بندی گسسته [زمین شناسی] سنگدانه با دانه بندی گسسته
[عمران و معماری] بتن با دانه بندی گسسته [زمین شناسی] بتن با دانه بندی گسسته
[برق و الکترونیک] مقاومت فاصله هوایی