یورغه، یرقه، راهوار بودن، یورغه رفتن سایر معانی: (اسب و غیره) یورغه رفتن، (آهسته) قدم زدن، (آرام آرام) راه رفتن، خوش خوشک راه رفتن، گام آهسته، قدم زنی، خرامیدن، سلانه سلانه رفتن، راهواری، یو ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگاه دزدانه، زیرچشمی نگاه کردن سایر معانی: (به ویژه از روزنه یا پشت پرده و غیره و به سرعت) نگاه کردن، دزدانه نظر افکندن، زیرچشمی نگریستن (رجوع شود به: peep2)، نگاه دزدکی، نگاه تند و نهانی [ک ...