مازوساز، مازویی، موجد مازو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنگار، شلوار کوتاه، ساق پوش، شورت سایر معانی: نیم شلوار گشاد (مرسوم در قرون 16 و 17)، (استهزا آمیز) شلوار گل و گشاد، نوعی جوراب یا پاپوش قرون 61 و ‡1
رجوع شود به: gallinaceous
پوسترفتگی [خوردگی] نوعی رفتگی بهصورت کندگی (seizing) یا پارهشدگی (tearing) که در نتیجۀ اصطکاک یا جوش سرد دو سطحِ درتماس ایجاد میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
پوسترفتگی [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] نوعی رفتگی بهصورت کندگی (seizing) یا پارهشدگی (tearing) که در نتیجۀ اصطکاک یا جوش سرد دو سطحِ درتماس ایجاد میشود ...
ساس، حشره گزنده نسبتا بزرگ سایر معانی: (عامیانه) خرپشه، پشه ی بزرگ، سرخک
دماغه ی گالی بلو یا گالیپولی (در ساحل شمالی تنگه ی داردانل در ترکیه)
پیاله کوچک مخصوص مرهم و دارو سایر معانی: ظرف دارو (سبو یا ظرفی که از چینی یا سفال لعاب دار است و در داروخانه ها در آن دارو نگه می دارند)، گالیپات، طب پیاله کوچک مخصوص مرهم و دارو ...
[کامپیوتر] ارسنیک گالیم [برق و الکترونیک] آرسنید گالیم ماده ی نیمه رسانای مرکب دوتایی که از عناصر گایم و آرسنیک واقع در گروهای III و V جدول تناوبی ساخته می شود . به دلیل تحرک بیشتر الکترون د ...
[برق و الکترونیک] لیزر آرسنید گالیم نوعی لیزر که نوربا طول موج 9000 انگستروم را با زاویه عمود برناحیه ی پیوند در آرسنیدگالیم گسیل می کند. می توان آن را مستقیماً با بسامدهای ریزموج مدوله کرد ...
[برق و الکترونیک] فسفید ایندیم گالیم نوعی ماده ی نیمه رسانا که در ساخت دیودهای نور افشان با نور زرد استفاده می شود .
[برق و الکترونیک] نیترید گالیم ماده ی مرکب دوتایی نیمه رسانا برای ساخت دیودهای نور افشان با نور آبی و محدوده ی طول موج 450 تا 500 نانومتر استفاده می شود .