خوشگَردی [گردشگری و جهانگردی] نوعی گردشگری که عمدتا بر خوشگذرانی و لذتجویی تأکید دارد
واژههای مصوب فرهنگستان
بندبازی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] کدهای کار
کلید وظیفه ای [کامپیوتر] کلید تابعی ؛ کلید عملیاتی ؛ کلید وظیفه ای [برق و الکترونیک] کلید تابعی کلید خاصی روی صفحه کلید رایانه که می تواند کارهایی نظیر کنترل عمل مکانیکی، شروع برنامه رایانه ...
[ریاضیات] تابع با تغییرات کراندار [آمار] تابع با تغییرات کراندار
[ریاضیات] تابع متغیر مختلط
[کامپیوتر] ریزبرنامه ای که مقدار منفردی را برمیگرداند
[ریاضیات] نظریه ی تابع
کارکردی [موسیقی] منسوب به کارکرد
کالبدشناسی عملکردی [علوم تشریحی] شاخهای از کالبدشناسی که به رابطۀ میان اندامها و عملکرد طبیعی آنها میپردازد
[ریاضیات] حساب تابعی
[ریاضیات] حساب محمولات مرتبه ی اول