1- خراب شدن، 2- جسما یا روحا بیمار شدن، (از شدت بیماری) افتادن، 3- فایق آمدن، دشمن و حریف را از پای درآوردن، عهد شکنی کردن، پیمان شکنی کردن، خیانت کردن، ترک بیعت کردن، مرتد شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی