روباز، بی پناه، سرد، اشکار، پدیدار، درمعر نهاده [سینما] نور دیده - نور خورده - حلقه های فیلمبرداری شده - فیلم نگاتیف / نور دیدن فیلم نگاتیف [عمران و معماری] نمایان [کوه نوردی] بی حفاظ. ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آذینی، تزیینی، زینتی، آرایشی، تزئینی، گیاه آرایشی، گیاه تزئینی
بطور نمایان، بظاهر